سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
منوی اصلی
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
امکانات دیگر
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 16
کل بازدید : 378294
تعداد کل یاد داشت ها : 186
آخرین بازدید : 103/9/11    ساعت : 12:47 ص

یاد صدرا افتاد که حاج هدایت دستش را گرفته بود و آورده بود

کنار ماشین و گفته بود:

این بابا با شما کار دارد،ولی رویش نمیشود بیاید جلو و صدرا جلو آمده بود:

سلام برادر خرازی....

نامه را به سویش دراز کرده بود.

دلشوره ی عجیبی به جانش افتاد.

کمی دورتر، صدرا را شناخت....از بلوطی روشن موهایش...به صورت برخاک

افتاده بود.                

تمام طول راه تا به او برسد آهسته و پی در پی تکرار میکرد:

او که نه،...میدانم او نیست...نباید باشد....

سرانجام وقتی برش گرداند و دهان و بینی اش را از خاک خون آلوده پاک کرد،

دید خودِ اوست.

با صدایی که روی هر کلمه می شکست، گفت: این یکی دیگه نه....

این امانت بود.

شنیدم آمده بودید اصفهان و سری به ما نزدید.

اگر چه مصاحبت با پیرزنی تنها چندان خوشایند نیست...

اما بعد از شمس الدین که همیشه همراه شما می آمد،

دلم با دیدن شما شاد می شود.

صدالدین، پسر کوچک من است...

                        تنها فرزند باقی مانده ام...

آیا خواهش زیادی است که از شما بخواهم او را در کنار خود نگه دارید؟؟؟

او را به شما می سپارم .

خواهش می کنم هر جا می روید او را با خود ببرید.

البته نمی خواهم دست و دلتان برای به کار گرفتنش بلرزد...

اما مواظبش باشید...

او هنوز خیلی جوان است......

صدرا گفت:این نامه را مادرم برایتان نوشته است.....

   "شادی ارواح طیبه ی شهدا به ویژه شهدای یگان ویژه ی صابرین صلوات....التماس دعا..."







مطلب بعدی : پست ثابت       




+ باسلام و عرض تسلیت ایام شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایشان ...تغییر نام کاربری بنده از "مدیونم به شهدا"به "اندیشه ی شهدا"...یاعلی ..التماس دعا



+ "مرگ گردنگیر فرزندان آدم است؛ همچون گردنبند بر گردن دختر جوان." این سخنانی بود از امام حسین علیه السلام که "جهاد عماد مغنیه" آن ها را در سالگرد شهادت پدرش حاج عماد مغنیه بیان کرد.



+ * ای شهیـــد * بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست .. آه ، بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست .. مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب دردلم هستی و بین من و تو فاصله هاست ... آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال؛ وقتی قفس پرزدن چلچله هاست... بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست ... باز می پُرسمت از مسئله ی دوری و عشق و سکوت تو جواب همه ی مسئله هاست....



+ آقا سید راه گم کرده ام ؛ مرا یارا و توانی نیست برای بال گشودن تا افقی بی نهایت ، رو به سوی معبود مهربان ... ای بزرگ شده دستانم نیازمند ترحمی از جنس نور تو شده ... به زلالی ات سوگند؛ شستشو ده ناخالصی هایم را ... مرا صعود ده به بینهایت ها... آقا سید دعامون کن ... سالروز شهادتت مبارک ... *شهید سیدمحمود موسوی متولد1360از شهدای یگان صابرین* *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*



+ محمد جان ... آسمان میخواهــــــــــــم .. چندیست نامهربانانه کدر شده ام ... مرا به ابدیت رهنمون شو ای بزرگ شده ... * بگذار اوج بگیرم...* سالروز شهادتت مبارک .. *شهید محمد منتظرقائم(ایمان غلام نژاد) متولد1363از شهدای یگان صابرین...تاریخ شهادت1390/06/13* التماس دعا



+ پــرواز ،بدون بال و پر میخواهـــم ... یک گوشه ی چشم ، یک نظر می خواهــم... ایکـــاش بـــــرای تو بمیـــــــرم بی بی "سلام الله علیها" * من یکـــ بدن بدون سر میخواهــــــــم ....*



+ جوانی طعنه زد بر سرفه هایش... " برادر،ترک کن سیگار خود را ". او با خود زیر لب،آرام می گفت: " توتون باگاز خردل فرق دارد." *سلامتی جانبازان شیمیائی صلوات* *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*



+ *فاصله ها را بردار ...* یارای ماندنم نیست ... *دلم معجزه میخواهد ای شهید...* یاری ام ده ... شهادتت مبارک ... من را نیز دعاکن ای آسمانی افلاکی ... *شهید صمد امیدپور،متولد 1364از شهدای یگان صابرین،تاریخ شهادت1390/06/13)*



+ *زمینگیر شده ام ای شهیــــــــد ...* دستی بیاور به سویم نیز و ما را از این فساد و تباهی نجاتی ده ... *شهید علی بریهی متولد 1364 روستای میثم تمار ،از شهدای یگان صابرین*



+ *می شود کمی هم مرا دعاکنی ای شهید ....* آسمانی شدنت مبارک محمد جان ( 13 شهریورماه سالروز شهادت شهدای یگان صابرین گرامیباد). *شهید محمد محرابی پناه متولد 1364*